آیدلِ مورد علاقه من🐇🌸 [18] 《1》
__________________________________________________
گردنبند رو توی گردن جونگکوک انداخت و بعد روی جونگکوک فرود اومد(#سقوط_بر_روی_تو)
جونگکوک همونجا بیهوش شد و یوکی هم از شدت خستگی
خوابش برد. . . . . .
..
*فردا_صبح*
آروم چشماش رو باز کرد که متوجه شد روی یه تخت خوابیده
کمی طول کشید تا ویندوزش بالا بیاد
آروم به اطراف نگاه کرد که فهمید اصلا جایی که توشه رو نمیشناسه . . . . . .
سریع از جاش پرید که مصادف شد با افتادنش از تخت. . .
(پارت بعد رو شنبه میزارم اگه شرط انجام شد شرط رو آخر پارت میزارم)
یوکی:آخ عاییی ترکیدم(#خدایا_توبَه)
در اتاق باز شد که جونگکوک با یه سینی به سمت تخت اومد.. .... ... ...
جونگکوک:صبح بخیر تنشی(فرشته به ژاپنی)
یوکی:صبح....بخیر؟ اینجا چه خبره؟ من کجام؟ اعضا کجان؟ دیشب چی شد؟
جونگکوک:آروم آروم عزیزم(#آرام_باشیم😐)
دیشب تو ما رو نجات دادی و خودت خوابت برد ما هم یه هتل این اطراف گرفتیم . . . . . . . .
یوکی:من نجات دادم؟
جونگکوک:آره الانم اعضا رفتن بیرون برای تشکر ازت کادو بگیرن . . . . .
یوکی:هوووف پس تموم شد! ولی کادو نیاز نیستا
جونگکوک:نمیخواد بهش فکر کنی عزیزم. صبحانه بخور(؛
یوکی:پوف باشه.؟_؟
شرط پارت 18 بخش دوم:
یه تیکه از اهنگ مورد علاقتون رو توی کامنتا بنویسید
هر کی فیک میخونه و لایک میکنه باید بنویسه
و گرنه پارت بعد نمیزارم شنبه
شرمنده کم بود زد به سرم یه پارت بزارم ولی نصفه پارت شد
خوبم از آب درنیومد(#منحرف_نباشیم)
گردنبند رو توی گردن جونگکوک انداخت و بعد روی جونگکوک فرود اومد(#سقوط_بر_روی_تو)
جونگکوک همونجا بیهوش شد و یوکی هم از شدت خستگی
خوابش برد. . . . . .
..
*فردا_صبح*
آروم چشماش رو باز کرد که متوجه شد روی یه تخت خوابیده
کمی طول کشید تا ویندوزش بالا بیاد
آروم به اطراف نگاه کرد که فهمید اصلا جایی که توشه رو نمیشناسه . . . . . .
سریع از جاش پرید که مصادف شد با افتادنش از تخت. . .
(پارت بعد رو شنبه میزارم اگه شرط انجام شد شرط رو آخر پارت میزارم)
یوکی:آخ عاییی ترکیدم(#خدایا_توبَه)
در اتاق باز شد که جونگکوک با یه سینی به سمت تخت اومد.. .... ... ...
جونگکوک:صبح بخیر تنشی(فرشته به ژاپنی)
یوکی:صبح....بخیر؟ اینجا چه خبره؟ من کجام؟ اعضا کجان؟ دیشب چی شد؟
جونگکوک:آروم آروم عزیزم(#آرام_باشیم😐)
دیشب تو ما رو نجات دادی و خودت خوابت برد ما هم یه هتل این اطراف گرفتیم . . . . . . . .
یوکی:من نجات دادم؟
جونگکوک:آره الانم اعضا رفتن بیرون برای تشکر ازت کادو بگیرن . . . . .
یوکی:هوووف پس تموم شد! ولی کادو نیاز نیستا
جونگکوک:نمیخواد بهش فکر کنی عزیزم. صبحانه بخور(؛
یوکی:پوف باشه.؟_؟
شرط پارت 18 بخش دوم:
یه تیکه از اهنگ مورد علاقتون رو توی کامنتا بنویسید
هر کی فیک میخونه و لایک میکنه باید بنویسه
و گرنه پارت بعد نمیزارم شنبه
شرمنده کم بود زد به سرم یه پارت بزارم ولی نصفه پارت شد
خوبم از آب درنیومد(#منحرف_نباشیم)
۹.۶k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.